هنر ویرایش: گفت‌وگو با رابرت گاتلیب by Robert Gottlieb


هنر ویرایش: گفت‌وگو با رابرت گاتلیب
Title : هنر ویرایش: گفت‌وگو با رابرت گاتلیب
Author :
Rating :
ISBN : -
Format Type : Paperback
Number of Pages : -
Publication : First published January 1, 2007

popular e-book, هنر ویرایش: گفت‌وگو با رابرت گاتلیب by robert gottlieb this is very good and becomes the main topic to read, the readers are very takjup and always take inspiration from the contents of the book هنر ویرایش: گفت‌وگو با رابرت گاتلیب, essay by robert gottlieb. is now on our website and you can download it by register what are you waiting for? please read and make a refission for you


هنر ویرایش: گفت‌وگو با رابرت گاتلیب Reviews


  • محمد یوسفی‌شیرازی

    هنر ویرایش: گفت‌وگو با رابرت گاتلیب

    یکی از حرفه‌ها و مهارت‌هایی که در دوره‌ی معاصر به جامعه‌ی ایران راه پیدا کرده، حرفه‌ی ویراستاری و مهارت ویرایش است؛ اما مانند بسیاری دیگر از تأثیرپذیری‌ها و سرمشق‌گیری‌ها، در این راه نیز بسیار شکسته‌بسته و ناکافی از غربی‌ها تأثیر و سرمشق گرفته‌ایم. گواه این مدعا تفاوت نظرگیری است که میان آنچه در ایران «ویرایش» می‌خوانیم، با آنچه در کشورهای پیشرفته (خصوصاً در جامعه‌ی آمریکا) انجام می‌شود، وجود دارد.

    در کشورهای پیشرفته، ویرایش مفهومی گسترده و کلان دارد که کمابیش به سیاست‌گذاری عرصه‌ی نشر پهلو می‌زند؛ حال‌آنکه در جامعه‌ی ما ویرایش معمولاً کاری است بسیار خرد و کم‌ارج. ویراستار در کشورهای پیشرفته در انتخاب کتابی که قرار است چاپ شود، نقشی پررنگ ایفا می‌کند و برای دخل‌وتصرف در اثر اختیارِ گسترده‌ای دارد؛ ولی آن که در ایران عهده‌دار کار ویرایش است، معمولاً مزدبگیرِ بی‌اختیاری است که هرچه را پیش رویش بگذارند، باید ویرایش کند. در ایران، هم صنعت نشر بسیار ضعیف و ناکارآمد است و هم کتاب‌خوانان کم‌شمار و کم‌اطلاع‌اند و هم به‌طور کلی، نظام آموزشی ناکارآمد و نامناسب است. ازاین‌رو، عملاً زمینه‌ی پرورش چنان ویراستارانی مهیا نیست. گذشته‌ازاین، در مهارت‌آموزی‌هایی که به‌صورت غیررسمی صورت می‌گیرد، به‌جای پرورش ویراستار، در عمل ویرگولاستار بار می‌آورند؛ یعنی کسی که معلومات چندانی درزمینه‌ی کتاب و نویسندگی ندارد و صرفاً با گذراندن دوره‌ای کوتاه، به این حرفه رو می‌آورد و طبعاً جز جابه‌جاکردن چند ویرگول و نقطه و نقطه‌ویرگول، آن‌هم به‌شکلی معمولاً نادرست، کاری از دستش ساخته نیست.

    در چنین وضعی، کتاب‌هایی از نوع «هنر ویرایش» که یکسره در شرح و توصیف حرفه‌ی ویراستاری در کشورهای پیشرو است، از کارِ کنونی ویراستار ایرانی چندان گرهی نمی‌گشاید؛ اگرچه می‌توان گفت آنچه در این‌قبیل کتاب‌ها آمده، به‌نوعی دورنمای صنعت نشر مطلوب را برای ما به تصویر می‌کشد. به‌بیان دیگر، چنین آثاری به بهبود امور نشر در وضعیت فعلی آن��چنان کمکی نمی‌کند؛ بلکه صرفاً مسیری را نشان می‌دهد که باید در آن بیفتیم و طرحی نو دراندازیم.

    کتاب «هنر ویرایش» حاصل گفت‌وگویی است که لاریسا مک‌فارکر با ویراستار کارآزموده‌ی آمریکایی، رابرت گاتلیب، ترتیب داده و در آن، نکته‌هایی عمدتاً اجمالی و سربسته درباره‌ی کار ویرایش به میان آمده است. آنچه این مصاحبه را از بسیاری از مصاحبه‌های مشابه متمایز می‌کند، این است که مصاحبه‌گر خود در متن کتاب غایب است و به‌خلاف مصاحبه‌های شناخته‌شده، پرسش‌وپاسخی در کار نیست. مک‌فارکر به‌جای اینکه متن پرسش‌وپاسخ خود و گاتلیب را در کتاب بگنجاند، به‌سراغ نویسندگان رفته و نقل‌قول‌هایی از ایشان را در مقابل گفته‌های گاتلیب آورده است. درواقع، تنظیم مطلب‌ها به‌گونه‌ای است که گفت‌وگو نه میان مصاحبه‌کننده و مصاحبه‌شونده، بلکه میان خودِ مصاحبه‌شوندگان انجام شده است؛ یعنی از هر نویسنده، اول نقل‌قولی درباره‌ی همکاری‌اش با گاتلیب آمده و سپس نظر گاتلیب درباره‌ی او و کتابش ذکر شده است.

    کتاب در کل، معمولی است و جز پاره‌ای از تجربه‌های آموزنده درباره‌ی کارِ ویراستاری، مطلب مهمی به مخاطب نمی‌رساند. بااین‌همه، از لابه‌لای این گفته‌ها می‌توان به توصیه‌هایی دست یافت که در تعامل ویراستار با صاحب‌اثر سودمند است و با بهره‌گیری از آن، احتمالاً می‌توان از کار اختلاف‌برانگیز ویرایش، همکاری سازنده‌تر و ثمربخش‌تری پدید آورد. به‌عبارت دیگر، به‌رغم تمام تفاوت‌هایی که میان ویرایش در این‌سوی جهان با ویرایش در آن‌سوی جهان وجود دارد، کار ویرایش ازنظر اصطکاک‌آمیزی و اختلاف‌برانگیزی در همه‌جا یکسان است. خواندن این مصاحبه خصوصاً از این بابت برای ویراستار ایرانی آگاهی‌بخش است که معلوم می‌کند اختلاف‌نظرهای به‌ظاهر پیش‌پاافتاده بر سر ویرگولی ناقابل یا واژه‌ه‌ای بخصوص به ویراستاران و نویسندگان و مترجمان ایرانی محدود نیست و در جاهای دیگر دنیا هم نمونه دارد. بنابراین، وقتی در غرب هم با آن‌همه پیشرفتگی و علم و هنر، همه یک‌نظر نیستند و همچنان مناقشه‌هایی ازاین‌دست برجا است، شاید نباید بابت چنین اختلاف‌هایی خود را سرزنش کنیم و تمام این نابسامانی‌ها و اختلاف‌ها را برخاسته از واپس‌ماندگی خویش بدانیم.

    بریده‌هایی از متن کتاب که شایسته‌ی نقل‌کردن است:

    ـ بعضی ویراستارها همیشه احساس گناه می‌کنند که نویسنده نیستند. من می‌توانم خیلی خوب بنویسم. هر آدم تحصیل‌کرده‌ای می‌تواند خیلی خوب بنویسد. اما نوشتن را دوست ندارم؛ چون خیلی خیلی سخت است و واقعاً از این کار خوشم نمی‌آید؛ درحالی‌که خواندن مثل نفس‌کشیدن است. (۳۷)

    ـ من هم مثل هر کس دیگری در نقطه‌گذاری سلیقه‌ی خاصی دارم. یکی از نویسنده‌های محبوب من هنری جیمز بوده است و به همین دلیل، خیلی راحت می‌توانم هر متنی را پر از خط‌تیره کنم. خیلی‌ها خط‌تیره را دوست ندارند. وقتی با لوکاره کار می‌کنم، همیشه من مشغول ویرگول‌گذاشتن هستم و او مشغول برداشتن آن‌ها است. ولی دیگر همدیگر را شناخته‌ایم. لوکاره می‌گوید: «ببین. اگر واقعاً به این ویرگول احتیاج داری، خب مال تو.» من هم می‌گویم: «بسیار خب، از این ویرگول خوشم می‌آید؛ ولی فکر می‌کنم بدون آن هم اموراتم می‌گذرد.» ما با هم توافق داریم. قدیم‌ها که آشوبگر جوانی بودم، هیچ‌وقت به ذهنم خطور نمی‌کرد که من هم ممکن است اشتباه کنم یا اینکه نباید هر کاری دلم خواست، بکنم یا اینکه وظیفه‌ی من این نیست که نظرم را به دیگران تحمیل کنم. قادر بودم بیست دقیقه‌ی تمام بر سر یک نقطه‌ویرگول دادوقال کنم؛ چون‌که هر نقطه‌ویرگولی ازنظر من مسئله‌ی مرگ و زندگی بود. وقتی پخته‌تر می‌شویم، تازه می‌فهمیم که در شاه لیر هم جمله‌های سستی هست. باوجوداین، شاه لیر ماندگار شده است. (۴۹)

    ـ چه چیزی باعث می‌شود که آدم به ویرایش روی بیاورد؟ می‌دانم که درمورد خود من مسئله صرفاً به کلمات مربوط نمی‌شود. هر چیزی که می‌بینم، هر چیزی که با آن برخورد می‌کنم، دوست دارم خوب باشد؛ خواه لباسی باشد که می‌پوشم یا طرز چیدن میز در رستوران یا بازی بازیگران بر صحنه‌ی تئاتر یا سخنرانی شب گذشته‌ی رئیس‌جمهور یا طرز صحبت‌کردن دو نفر با همدیگر در ایستگاه اتوبوس. دوست ندارم در این چیزها دخالت کنم یا اختیارشان دست من باشد. چیزی که می‌خواهم، دقیقاً این است که مؤثر باشند. دوست دارم رضایت‌بخش باشند. دوست دارم درست از کار دربیایند. اگر به حرفه‌ی چاپ و نشر قدم نمی‌گذاشتم، شاید روان‌کاو می‌شدم. اگر آدمی مذهبی بودم، شاید خاخام می‌شدم. گرایش من به خوب ازکاردرآوردن چیزها و بهترکردن چیزهای خوب تقریباً غیرقابل‌کنترل است و فکر می‌کنم که بخت یارم بود که مفرّ مناسبی برای آن پیدا کردم. (۶۳تا۶۴)

    کتاب‌نامه: هنر ویرایش: گفت‌وگو با رابرت گاتلیب، لاریسا مک‌فارکر، ترجمه‌ی مژده دقیقی و احمد کسایی‌پور، چ۳، تهران: کارنامه، ۱۳۹۸.

  • Taha Rabbani

    کتاب بسیار کم‌حجمی است. این کتاب را از مصاح��ه با رابرت گاتلیب ویراستار و تعدادی از نویسندگانی که با او کار کرده‌اند درآورده‌اند. شکل کتاب به این صورت است که تکه‌ای از مصاحبه‌ی گاتلیب درباره‌ی موضوعی آمده و بعد تکه‌ای از مصاحبه‌ی نویسنده‌ای که کتابش ویراستاری شده.
    گاتلیب با نویسنده‌های بسیار مشهوری کار کرده و در این کتاب نظر این نویسنده‌ها در مورد او و نحوه‌ی کار او آمده است.

  • Masoome

    اولین ریویوی سال 2020!

    یه کتاب خوب و کم حجم بود، ولی خیلی گرون!

    درباره کار ویراستاری حرفهای کلی چیز میز یاد می گیرید.

  • Mana Asgari

    کتاب کوتاهی است با ترجمهٔ بسیار خوب که برای کسانی که در کار نشر و ویرایش‌اند نکات نسبتاً جالبی دارد، هرچند که رابطهٔ معمول ویراستار و نویسنده در ایران به این صورت نیست.
    بااین‌حال، اصلاً متوجه نمی‌شوم که چرا نشر کارنامه این کتاب را به این شکل چاپ کرده. کتاب ۸۰ صفحه است و اگر به این شکل (با کاور روی جلد، کاغذ ضخیم، هشت صفحه کاغذ شطرنجی خالی احتمالاً برای یادداشت‌برداری، و...) چاپ نمی‌شد، احتمالاً هم قیمتش پایین‌تر می‌آمد (چاپ دوم آن در سال ۹۷ سی‌هزار تومان است) و هم با خود کتاب همخوانی بیشتری داشت.

  • Ali Malek

    کتابِ کمابیش خوبی بود، راجع به ویرایش در ایران بحثی نشده و معمول ویرایش در ایران محدود به تصحیح اغلاط و دستوری ظواهر اثر است.

    راجع به رابطه‌ی بین نویسنده و ویرایش‌گر بحث می‌شود و اثری که روی کار می‌گذرد و حاصلی که می‌انجامد امیدوارم شاهد کتاب‌های بیش‌تری ازین جنس باشیم.

  • Ali Amiri

    عالی بود. واقعاً نمومۀ اعلایی از ویرایش کتاب به همون معنایی که گاتلیب درش تخصص داشت، در کنار ترجمۀ خیلی خوب.