Title | : | اسلامگرایی: سومین جنبش مقاومت رادیکال |
Author | : | |
Rating | : | |
ISBN | : | - |
ISBN-10 | : | 9786004055451 |
Language | : | Persian |
Format Type | : | Paperback |
Number of Pages | : | 495 |
Publication | : | First published April 14, 2009 |
بهترین توصیف در بارۀ این کتاب همین است که بگوییم این اثر بیش از آنکه برای آلمانیها، اروپاییان و غیرمسلمانان نوشته شده باشد، برای مردم خاورمیانه نوشته شده است و بیراه نیست اگر بگوییم ما ایرانیها مخاطب اصلی آنیم؛ مایی که کشورمان پرچمدار اسلامگرایی سیاسی در خاورمیانه شد و در پی انقلاب ۵۷ نخستین حکومت اسلامی تمامعیار را برپا کردیم. به همین دلیل تمام مباحث کتاب برای خوانندۀ ایرانی جذاب است؛ به ویژه آنجا که در بارۀ خود ایران سخن به میان میآید: از ناصرالدینشاه و سیدجمالالدین اسدآبادی تا پهلویها، از دکتر علی شریعتی تا آیتالله خمینی.
نظریۀ اصلی کتاب در عنوانش آمده است: اسلامگرایی سومین جنبش مقاومت رادیکال در تاریخ معاصر معرفی میشود. اما فارغ از اینکه نولته در اثبات این نظریه چقدر موفق بوده است، کتاب سرشار از نکتهسنجیها و سرنخهایی برای مطالعات تطبیقی در بارۀ کشورها و جنبشهای اسلامی است و بدینسان افقهای جدیدی را به روی فهم تاریخیِ ما ایرانیها میگشاید. ما با مطالعۀ این اثر، از آن رویکرد معیوبی که میخواهد تاریخ را فقط بر اساس سرنوشت ملی درک کند، رها میشویم و در گسترهای فراملی و چندلایه – و در نهایت در دایرهای به شعاع کل جهان – به تاریخمان مینگریم و از این رهگذر، دریچههای تاریخاندیشانۀ جدیدی به رویمان گشوده میشود.
اسلامگرایی: سومین جنبش مقاومت رادیکال Reviews
-
نولته در این کتاب سعی داره توضیحی برای ظهور و رشد گروههای اسلامگرا پیدا کنه
اما معتقده مسئله اسلامگرایی به تنهایی نباید بررسی بشه بلکه بحث باید دو محور داشته باشه
در یک محور ظهور اسلامگرایی رو در کنار فاشیسم و کمونیسم بررسی میکنه
نولته معتقد نیست که این سه به هم شبیهاند
بلکه معتقده که هر سه سعی میکردند با یک چیز بجنگند
اون چیز رو نولته در آخر کتاب توضیح میده
محور دوم صهیونیسمه
نولته معتقده رشد اسلامگرایی ارتباط مستقیمی با حضور اسرائیل در خاورمیانه داره
در واقع واکنش به اسرائیل، واکنش به حضور غرب در خاورمیانه ست و این تشدید هم میشه
ترجمه و اضافات مهدی تدینی هم خیلی خوب و کمک کننده ست
من در مجموع مدعای نولته رو قانع کننده یافتم -
برخلاف نوشته پشت کتاب قسمت ایران برام جذابیت خاصی نداشت چون همشو از قبل میدونستم وکتاب حرف جدیدی برای گفتن نداشت. درکل کتاب قشنگ و مفیدیه .
-
سامرست موام نویسندهی انگلیسی معتقد است «سه چیز است که باید آنها را یافت: روابط انسان با محیطی که در آن زیست میکند، روابط انسان با انسانهای دیگر که در میانشان زندگی میکند و سرانجام رابطهی انسان با شخص خودش»؛ به گمان من کتاب #اسلامگرایی_سومین_جنبش_مقاومت_رادیکال نوشتهی #ارنست_نولته و ترجمهی حرفهای #مهدی_تدینی که توسط #نشر_ثالث منتشر شده، مرجع خوبی است جهت درک روابط انسانی ما در این سرزمین و فیمابینِ افراد این جامعه و از این منظر میتوانیم به شناختی نسبی و حتی کامل از خود دست یابیم، یک اثر تاریخنگارانهی ماندگار که برای مخاطبِ ایرانی بسیار بیشتر از حد تصور دارای ارزش خواهد بود و با نگاهی دقیق و صرفِ اندکی اندیشه، قدرت تحلیلی مناسبی برای او فراهم میگردد، همیشهخواندنِ کُتُبِ تاریخیِ مستند، سببسازِ اتفاقات موثری در سرنوشتِ یکایک افراد یک جامعه خواهد شد و این کتاب بابی را در اذهان ما میگشاید تا به روشنی وقایع حقیقی را دنبال کنیم و از دید یک ناظر راستین در مباحث مطرحشده بیشتر بیاندیشیم و آموختههای خود را به چالش بکشیم...
شرح ماجراهای کتاب با معرفی جنبشهای مقاومت رادیکال آغاز میگردد، نولته با رویکردی موجز مارکسیستلنینیست، ناسیونالسوسیالیست و اسلامگرایی را شرح میدهد، او از فضای حاکم بر مناسبات اجتماعی و سیاسی جهان در سالهای انتهایی جنگ جهانی اول و پایان امپراتوری عثمانی که به سکولاریسم کمال آتاتورک و نسلکشی ارامنه منجر میشود؛ سخن میراند، به سرآغازهای صهیونیستم بر اساس بیانیهی بالفور و خیانت غرب به اعراب میپردازد، از تشکیل دولت مستقل عربستان و حضور لورنس عربستان پرده برمیدارد، در خصوص تلاشهای مسلمانان برای استقلال کشورهای خود در دوران جنگ جهانی دوم و ژرمانوفیل بودن دولتها و مردمانشان و مقابلهی انگلیسیها با این خیزش مینویسد، تشکیل دولت سوسیالیسم عربی جمال عبدالناصر را موشکافانه مورد کنکاش قرار میدهد و به حزب ناسیونال سوسیالیست بعث در سوریه و عراق نگاهی دقیق میاندازد، او در ادامهی رادیکالترین جنبشهای اسلامگرایی به انقلاب ایران میپردازد و تئوریسینی همچون علی شریعتی را در کنار آیتالله خمینی مورد تحلیل خود قرار میدهد، سپس از اشتراکات اسلامگرایی و آمریکا در تشکیل حکومت طالبان در افغانستان جهت کمونیسمزدایی از آن منطقهی جغرافیایی، اطلاعات و تحلیل مناسبی ارائه میدهد و در انتها در بخش ملاحظهی پایانی به تفسیر سه جنبش، تشابهات آنها و دشمنان مشترکشان پرداخته و جمعبندی ارزشمندی به مخاطب ارائه مینماید...
بیگمان آن گفتهی «رالف والدو امرسون» فیلسوف آمریکایی بهترین تعبیری است که در جهت سمتوسو دادن به مطالعات تاریخی ما میتواند نقش مهمی ایفا کند: «آزادی هیچ وقت انتظار ما را نمیکشد، ما باید در بدست آوردنش، از دل و جان دریغ نکنیم، چون در هیچ جایی از زوایای تاریخ سراغ نداریم که آزادی و دموکراسی، سهل و آسان بدست آمده باشد.» و برای دستیابی به آزادی کمترین هزینهای که بایستی بپردازیم شناخت دقیقتر تاریخ و مناسبات پیرامونی ماست و ادعایی گزافه نیست اگر بگوییم که این کتاب به تثبیت این نگرش کمک شایانی خواهد نمود...
.
میتوانید خلاصه مطالب این کتاب را در کانال زیر در تلگرام دنبال نمائید:
@Islamisme_Tadayoni -
نولته در این کتاب سومین جنبش رادیکال یعنی اسلامگرایی را جدا از دو جنبش قبلی (فاشیسم و کمونیسم) تعریف نکرده بلکه به هرسه جنبش در یک خط پرداخته و نزدیکی و دوری هر یه را کاملا برسی کرده و به آن پرداخته. یک ریشه یابی خواندنی در مورد دلایل اسلامگرایی در اواخر قرن بیستم به بهترین شکل ممکن در اختیار خواننده قرار گرفته است. برای خواندن این کتاب باید حداقل اطلاعات پایهای در مورد جغرافیای اسلام، وضعیت این سه جنبش در جغرافیای خود داشت تا درککتاب بهتر شود. ترجمه این کتاب بوسیله دکتر تدینی به خوبی صورت گرفت. با این حال مشخص است کت این کتاب دچار سانسور شده و نهایتا از کلیه کتابفروشیها جمعآوری و چاپ آن فعلا ممنوع شده.
-
غم انگیز ترین بخش این کتاب قتل عام مردم بی گناه فلسطین،لبنان،عراق بود
خیلی جالب بود
متاسفانه چاپ اول این کتاب از کتابفروشی ها جمع آوری شد و مدتی ممنوعه شده بود بخاطر انتقاد کردن از شخصیت های مهم
خیلی اطلاعات مفیدی در مورد خاورمیانه داشت
حیف که از چاپ سوم به بعد دچار سانسور شده کتاب و همون اول که چاپ شد جمعش کردن و خمیرش کردن متأسفانه -
به اندازه شهرت کتاب جذاب نبود و صرفا شاید به مرور تاریخی از اسلام گرایی پرداخته بود البته این از دید من شاید اینطور باشه که با این مطالب زیاد برخورد داشتم
-
چند روز پیش کتاب «اسلامگرایی» ارنست نولته به دستم رسید. اول میخواستم تنها تورقی بکنم و خواندنش را بگذارم برای بعد. اما نشد! کتاب را با ولع خواندم و به نظرم یکی از بهترین کتابهایی بود که در این مورد خوانده بودم. تحلیل درخشان و منحصر به فرد او در مورد ارتباط میان مارکسیسم - لنینیسم، ناسیونال- سوسیالیسم و اسلامگرایی به عنوان نهضتهایی کم و بیش جهانی و محافظهکارانه انقلابی، برای مقابله با مدرنیته به نظرم فوقالعاده بود. فصول مربوط به زایش یهودیت سیاسی یا صهیونیسم، و تاثیر آن بر همه جریانهای ضد مدرنیته، به ویژه اسلامگرایی به نظرم قانعکننده بود. اما به هر حال نویسنده کتاب در نهایت یک اروپایی است. به عبارت دیگر فکر میکنم که کتاب شکلی از جامعهشناسی اسلامگرایی از نگاه یک پژوهشگر برجسته اروپایی است. این را به عنوان نقطه منفی نمیگویم. حتی در جایی به نظرم شجاعت نویسنده را میرساند. کمتر پژوهشگری جرات میکند نقدهایی که نولته به صهیونیسم کرده را مطرح کند. اشغال فلسطین و نگاه همدلانه او با رنجهای مردم فلسطین تا آنجا جلو میرود که حتی یهودیستیزی، نه حتی ضدیت با صهیونیسم، را هم در میان مردم فلسطین و دیگر کشورهای اسلامی دارای هستهای عقلانی میداند. بخشهای مربوط به ایران و تشیع، مانند بیشتر آثار مشابه در میان پژوهشگران غربی بسیار کم و ناکامل بود. البته انتظاری هم نمیشود داشت. خود نولته هم میگوید که اسلامشناس نیست. بلکه اسلامگرایی را از منظر ایدئولوژیپژوهی و به شکل مقایسهای مورد مطالعه قرار داده است. همین امر هم باعث شده که با اینکه اسلامگرایی را پدیدهای مدرن میداند، اما نتوانسته ریشههای الهیاتی و تاریخی آن را در الهیات و تاریخ اسلام بررسی کند. قطعا اینها بخشی از پرسشهایی است که در مورد انحطاط درونی کشورهای اسلامی است و کم و بیش هیچ پژوهشگر غربی امکان نزدیک شدن به این پرسشها را ندارد. پرسشی که به نظرم پرسش اصلی است، در برابر پرسش فرعی، که نولته مطرح میکند.
در مورد ترجمه و کتاب هم بگویم که فوقالعاده روان بود. پانوشتهای مفصل و ضروری مترجم کمک بسیاری به فهم بهتر کتاب میکرد. چاپ کتاب هم منهای کیفیت پایین چاپ برخی از صفحات، روی هم رفته قابل قبول بود. -
ک��اب اسلامگرایی نولته به بررسی تاریخی_اندیشهای جریان اسلامگرایی معاصر پرداخته و نظریهی نهایی آن این است که اسلامگرایی همانند فاشیسم و کمونیسم یک جریان مقاومت است؛ مقاومت در برابر "چیزی" در مدرنیته.
برخلاف ادعای مترجم محترم، خواندن تمام کتاب احتمالا برای یک مخاطب ایرانی -صرفا به این دلیل که ایرانی است- جذابیت ندارد؛ مخصوصا وقتی نویسنده به جزئیات تاریخی دو جریان دیگر یعنی فاشیسم و کمونیسم میپردازد که ممکن است دنبال کردن سیر بحث اصلی را برای خواننده دشوار کند.
با تمام این مسائل کتاب اسلامگرایی یک ویژگی ممتاز دارد و آن نگاه به جریان اسلامگرایی (اولا) از بیرون و (ثانیا) جامع است. این نگاهِ از بیرون و جامع باعث میشود نکات جالبی در زمینهی اشتراکات فکری جریانهای مختلف اسلامگرایی بیابیم و بهنوعی تاریخ اندیشهای این جریان را بفهمیم. نگاه نویسنده هم در مورد این جریان هرچند زیربنای غربی دارد اما منصفانه بهنظر میرسد. -
ترجمه خیلی خوب آقای تدینی، در کنار پژوهش جالب نولته در خصوص ۳ جنبش ناسیونالسوسیال هیتلری، اسلام گرایی و بلشویسم و شکل رقابت این ۳ تفکر -که طبیعتا در همه جهات با یکدیگر شبیه نیستن- با لیبرالیسم واقعا لذت بخش بود.
در این کتاب علاوه بر مقایسه رویکرد و سرانجام این۳ جنبش در قبال غرب، تاریخ کشورهای عربی/اسلامی از قرن نوزدهم هم مرور شده و تمرکز ویژهای هم بر شکلگیری رژیم صهیونیستی از آغاز تا قرن فعلی صورت گرفته.
نگارنده نگاهی گذرا هم به انقلاب ۵۷ داره که طبیعتا برای مخاطب ایرانی جذابیت داره -
اسلامگرایی نولته برای یک خاورمیانهای توی کشوری اسلامی، کتابی جسورانه و در عین حال دقیقه، شامل تمام رگههای جریانی که با بنیادگرایی اون رو میشناسن نولته ریشههای بنیادگرایی مسلمان ها رو به شکلی تاریخی-سیاسی بررسی کرده
-
دیگه اواخر کتاب داشتم به خودم میپیچیدم که زودتر تموم شه فقط! (البته زیرنویسا خیلی خوب و مفید بودن و با تشکر از مترجم عزیز!)
عملا مثل این بود که کتاب راجع به یهودیت و آلمان نازی و بلشویسمه ولی یه اشاره هایی هم به جنبش های اسلامی کرده.
حجم خیلی کمی از کتاب واقعا به این مساله اختصاص داده شده درحالی که بحث مفصلی دارن وقایعی که در اثر اسلامگرایی در خاورمیانه و جهان رخ داده. خیلی وقایع رو هم که ابدا حتی مطرح هم نشده.
البته شاید من باید با دقت بیشتری فهرست اول کتاب رو مطالعه میکردم و به همین خاطر هم انقدر خورده تو حالم.🤷🏻♀️