سفر به سرزمین آریایی‌ها by امیر هاشمی مقدم


سفر به سرزمین آریایی‌ها
Title : سفر به سرزمین آریایی‌ها
Author :
Rating :
ISBN : -
ISBN-10 : 9786007746295
Language : Persian
Format Type : Paperback
Number of Pages : -
Publication : Published January 1, 2018

امیر هاشمی مقدم (-۱۳۶۰) در «سفر به سرزمین آریایی‌ها» از سفر خود به کشور افغانستان، همسایه شرقی کشور و بخش همیشگی و جدایی‌ناپذیر قلمرو فرهنگی سرزمین ایران و «خراسان بزرگ» نوشته‌است.

در مقدمه کتاب نویسنده دلیل سفر خود به این کشور را این گونه نوشته‌است:
«اینکه چرا آرزویم دیدن افغانستان بود، به نظر خودم جای هیچ توضیحی ندارد. اینجا بخشی از حوزه‌ای است که ما آن‌ را ایران بزرگ فرهنگی (و نه سیاسی) می‌نامیم؛ هرچند بسیاری از دوستان افغانستانی ترجیح می‌دهند به مرکز خراسان بزرگ بودن اینجا اشاره کنند. خراسان بزرگ در کشورهایی چون ایران، افغانستان، ترکمنستان، ازبکستان، تاجیکستان و بخش اویغور کشور چین پراکنده شده است و افغانستان تنها کشوری است که با همه این کشورها مرز مشترک دارد.»

در این سفرنامه شما با شهرها و مناطق مهم این کشور مانند هرات، بامیان، کابل، مزارشریف و بلخ و پیشینه‌ و فرهنگ و شناسنامه‌شان آشنا و بی‌شک عاشق این سرزمین رویایی خواهیدشد.


سفر به سرزمین آریایی‌ها Reviews


  • Saeed

    دو کشور همسایه داریم با تاریخ مشترک، زبان مشترک، دین مشترک و فرهنگی بسیار نزدیک. مردمانشان در گوشه شلوغی از دنیا، جزء نزدیکترین کسان به همدیگرند. این وسط یک نفر از ساکنان یکی از دو کشور برای گردش به کشور همسایه می رود و بنا بر ذوقی که دارد، سفرنامه ای می نویسد. قاعدتا تا اینجا اتفاق خاصی نیفتاده و سفرنامه مذکور هم با وجود این همه نزدیکی ها، نباید چیز خیلی عجیبی باشد... اما وقتی این دو کشور ایران و افغانستان باشند، هم اتفاق خاصی افتاده و هم سفرنامه چیز عجیبی است. در این حد عجیب که نویسنده اولین مطلب کتابش را به این موضوع اختصاص داده که چرا افغانستان را برای سفر انتخاب کرده!

    نویسنده کتاب یک "انسان شناس" است. مدرس دانشگاه و ادمین وبسایت "انسان شناسی و فرهنگ". اهل اصفهان است و اصالتا بختیاری. عزم سفر به افغانستان را می کند و با کوله ای معمولی و با حداقل وسایل (یک پیراهن و شلوار اضافی، شارژر موبایل و احتمالا وسایل شخصی) عازم این سفر عجیب و شاید خطرناک می شود.

    هرات، بامیان، کابل، مزارشریف و بلخ شهرهایی هستند که نویسنده توانسته از آنها دیدن کند. شرح بازدیدهایش از اماکن مختلف و دیدارش با انسانهای به اصطلاح مثبت و منفی و اتفاقاتی که در این سفر برایش افتاده، به اندازه کافی برایم جذاب و خواندنی بود. در کنار اینها، تحلیلهای انسان شناسانه و جامعه شناسانه اش از وضعیت مردم افغانستان و روابط دو کشور، نه تنها ملال آور نیست، بلکه خود جذابیتی جداگانه است و شاید حتی این اصل بوده و آن اتفاقات فرع بر آن.

    در این کتاب آنچه را قبلا در "جانستان کابلستان" امیرخانی خوانده بودم، با شرح بیشتری مطالعه کردم. اینکه مردم افغانستان (مثل ما ایرانیها) کشورشان را نقطه ثقل همه اتفاقات مهم تاریخی می دانند. اولین سکونت آریاییها، موطن زردشت، میراثدار خراسان بزرگ (با دارا بودن بخش اعظم خراسان بزرگ و دو شهر از چهار شهر اصلی آن) و صاحب بزرگانی چون مولوی، ابن سینا، بیرونی و ... . نویسنده این عقاید را از روی کتب درسی دبیرستانهای افغانستان نقل کرده است؛ مطالبی که نسل جوان این کشور، فردا بر اساس آنها فکر می کند. در این کتابها (همچون کتب ما) اثری از تاریخ مشترک با ایران نیست و در مواردی که دو کشور یک سرزمین واحد بوده، حکومت وقت(هخامنشیان، ساسانیان و صفویان) را اشغالگر نامیده اند.

    البته در این کتاب بسیار میخوانیم که مردم افغانستان چقدر از اینکه می فهمند نویسنده کتاب ایرانی است، ذوق می کنند و بعضی از آنها مرام و معرفت را در حق او تمام می کنند. هر چند شرارتهایی هم هست که خیلی برای ما در داخل کشور هم چیز بیگانه ای نیست.

    نویسنده درباره وجه تسمیه کتاب می گوید نام «سرزمین آریایی‌ها» را در عنوان کتاب خود به کار برده تا نشان دهد اگرچه بحث نژاد (چه آریایی و چه جز آن) به خاطر غیرعلمی بودنش در جهان دانش به فراموشی سپرده شده، اما اگر همچنان بخشی از جامعه ایران به آریایی بودن خود می‌بالد، اتفاقا در افغانستان هم همین نگاه وجود دارد. چرا که دو قوم بزرگ این کشور، یعنی پشتون و تاجیک، نام باستانی سرزمین خود را «آریانا» دانسته و آنجا را از اصلی‌ترین سرزمینهای قوم آریایی می‌دانند.

     نویسنده در چنین شرایطی، طرفدار تعامل بیشتر مردم دو کشور است. قصد سفیدنمایی و تطهیر تصویر مردم افغانستان در ذهن خواننده ایرانی را ندارد. زشتی ها را هم در کنار زیبایی هایی که دیده تصویر کرده است. اما تاکید دارد که هر دو مردم باید از این نگرش منفی که نسبت به هم دارند دست بردارند و مخصوصا روی صحبتش با سیاستگزاران ایرانی است که به جای ریختن آب به آسیاب دشمنان اتحاد دو مردم، کمی عاقلانه تر رفتار کند و استفاده از فرصتهای موجود را برای ژاپن و ترکیه و پاکستان و ... رها نکند.

    در آخر بگویم که خواندن این کتاب مرا یک قدم دیگر به تصمیمی که با تعدادی از دوستان برای سفر به افغانستان گرفته ایم، نزدیکتر کرد که امیدوارم به زودی زود عملی شود.

  • Alireza

    این کتاب رو بعد از سفرنامه امیرخانی «جانستان کابلستان» خوندم و از نظر زمانی هم بعد از اون اتفاق افتاده
    قطعا این کتاب به ژانر سفرنامه نزدیک‌تره و درعین حال از نظر نثر و نوشتار از کتاب امیرخانی ضعیفتر هستش
    ولی خب به نظر من خواننده‌ی سفرنامه هدف اصلیش خود سفر هستش و مهم هست که اتفاقا یه سری موارد با جزییات ذکر بشه. اینکه هزینه فلان هتل و فلان غذا چقدر بوده، راه‌ها به چه شکل هستند، چه جاهایی قابل بازدید هست یا نیست، اون هم برای کشور افغانستان که هیچ مرجع مناسبی برای سفر به اون وجود نداره
    این کتاب شعارها و بالای منبر رفتن‌های آزاردهنده امیرخانی رو نداره و بیشتر در مورد خود افغانستان هست.
    همچنین شاید به نظر برخی دوستان این کتاب توضیحات اضافه‌ای داره در برخی از بخش‌هاش که از نظر من آزاردهنده نیست و دونستن یک صفحه در مورد تاریخ معاصر کشور مقصد کمک‌کننده هم میتونه باشه و خیلی از این توضیحات در پاورقی است یا داخل گیومه که به راحتی میشه ازشون رد شد.

    در مورد نقاط ضعف این کتاب به نظر من مقدمه بزرگترین چالش کتاب هستش، پیشنهاد میکنم حتی مقدمه رو نخونده وارد سفر بشید چون این بخش کاملا زاید و از نظر من بدون دلیل است که نویسنده سعی در اثبات یه سری موارد با ادله‌ای ضعیف داره. حتی شاید خوندن مقدمه شخص رو از خوندن بقیه کتاب منصرف کنه.
    در مورد شیوه نگارش هم نباید انتظار کتابی درحد کتاب امیرخانی رو داشته باشید البته نکته مثبتش اونه که رسم‌الخط مسخره اون کتاب رو نداره
    بخش هرات خیلی جامع هستش و توضیحات اضافه‌ی بیشتری داره، بخش کابل به یه تعادل خوبی توی کتاب رسیده و دو بخش مزارشریف و بلخ خیلی هول هولکی و کوتاه نوشته شده که به نظرم می‌تونست کامل‌تر باشه حتی اگه به قول دوستان یه سری از توضیحات بخش‌های دیگر حذف میشد و آخر کتاب تکمیل‌تر میشد جذاب‌تر بود.
    در انتها با وجود اینکه در زمینه سفر به افغانستان معاصر کتاب زیادی در دسترس نیست، خوندنش رو به کسانی که اهل سفرنامه خوندن هستند پیشنهاد میکنم.
    امتیازم هم 3.5 هستش

  • محمد شفیعی

    به پایان رسید، اما سخت

    قلم نویسنده ضعیف بود و تکرار و تکرار رو میشد توش دید، ابعاد همه ی ساختمانها و قبرها، فاصله ها و و و رو چه نیازی هست که بگیم؟ حجم اطلاعاتی که مشخص است از ویکی پدیا و بعضا جاهای دیگه استخراج شده خیلی بیشتر از حجم اطلاعاتی بود که از سفر نقل شده، میشد بخشهای عمده ی کتاب رو از دفتر کار هم نوشت... گویی که همین اتفاق هم افتاده است، کاش بیشتر از مشاهداتش میگفت تا از تحقیقاتش!
    بیش از حد هم نظرات سیاسیش نسبت به حکومت ایران رو دخیل کرده، نه فقط در مقام مقایسه بلکه بعضا در مقام تحلیل سیاسی!
    حیف این پتانسیل که یه مردم شناس این سفر رو رفته ولی این کتاب رو نوشته....

  • Taha Rabbani

    ویرایش: استفاده‌ی زیاد از وجه وصفی، غیر از غلط‌بودن، آزارنده است (فلان کار را «کرده» و بهمان جا رفتم). «بر روی»ها هم همین‌طور. «عمرو» را هم این‌طوری می‌نویسند و «عَمر» می‌خوانند.
    محتوا: به تکرار می‌افتد. نمی‌دونم این همه وصف مکان‌های فیزیکی چه فایده‌ای دارد، اون‌هم وقتی عکس هست. شاید قدما نیاز به این همه توصیف داشته‌اند، ولی حالا چه اهمیتی دارد که قبر فلانی چقدر از زمین فاصله دارد و چندگوشه است و...؟
    جهان‌بینی: جهان‌بینی بی‌مایه‌ای دارد. اینجا است که آدم می‌فهمد چرا رضا امیرخانی اهمیت دارد (و نویسنده هم چندین جا از کتاب او یاد می‌کند). امیرخانی از توصیف جزئیات به نظرگاهی کلی می‌رسد، اما نویسنده‌ی این کتاب جز یک‌سری افاضات ارشادی بی‌ارزش، جهان‌بینی ریشه‌داری عرضه نمی‌کند: «کاش همه خوب باشند، اختلافات را کنار بگذارند. پنداره‌های دینی بی‌فایده را دور بریزند...» به همین بی‌مایگی. چطور ممکنه کسی به افغانستان بره و بگه «فلان میزبانم «می‌پنداشت» سگ نجس است»؟! این چه موضع فرادستانه‌ای است از انسان‌شناس؟
    نظر کلی: به‌نظرم بهتره برای اطلاعات تاریخی‌ای که در این کتاب پیدا می‌شه سراغ منابع اصلی رفت.

  • Hamid

    نویسنده علاقمند به افغانستانه و به عنوان مردم‌شناس بهتر از فرد عادی قادر به دیدن دقایق اما در نوشتن متنی جذاب ناتوانه چیزی که کتاب رو به یادموندنی نمی‌کنه

  • Mohammad Sadegh Alizadeh

    💢توی ذوق‌تان نخورد. نویسنده یک #آنتروپولوژیست است یا به تعبیر وطنی‌اش همان انسان‌شناس. #انسان_شناسی و مردم‌شناسی از نحله‌های علوم اجتماعی‌اند. ریز می‌شوند توی جزئیات و رفتارها و مناسک فردی و اجتماعی انسان‌ها. نتیجه؟! لیست شدن انبوهی از جزئیات که اگر برای #مخاطب_عام در یک پلان بزرگ‌تر نگنجند همین‌جور با بیل ریخته شده‌اند توی صفحات. نمونه‌اش می‌شود همین #سفر_به_سرزمین_آریاییها. ‌

    💢لاجرم هم اینقدر که نگاه موزه‌ای نویسنده به سوژه‌اش اهمیت داشته و بعضا تا تاریخ قبل از اسلام #افغانستان هم عقب رفته اما چیزی از پدیده‌های مبتلا به وقتِ افغانستان ندارد ولو اینکه اندازه بعضی از این پدیده‌ها آنقدر بزرگ باشند که مایه قطع ارتباط و بلوکه شدن مسیرهای زمینی پایتخت شوند با بعضی شهرهای مهم و هوا کردن زندگی روزمره ملت. ‌

    💢سوای جزئیات بسیار و واقع‌بینی اثر که برخلاف آثاری مانند #جانستان_کابلستان چندان شیک و گل‌ و بلبل نیست اما در فقره نگارش و روایت عجیب پاره‌ست و بعضا فلاش‌بک‌ها و رفت و برگشت‌ها به دل تاریخ و دیگر مسائل گل‌درشت است و نچسب. مشخص است که نویسنده صرفا یادداشت‌های تحقیقاتی‌اش را کنار هم گذاشته بدون توجه به خط سیر روایت.

  • Masoud Zamani Moghadam

    کتاب «سفر به سرزمین آریایی‌ها» روایتی جذاب و خواندنی است از سفر پانزده‌روزۀ امیر هاشمی مقدم به کشور افغانستان در سال ۱۳۹۲. نویسنده این کتاب -که خود پژوهشگری است انسان‌شناس و ایران‌شناس- با علاقه و همدلی بسیار به توصیف مشاهدات‌اش از افغانستان پرداخته است؛ سرزمینی که آن را بخشی از حوزه‌ای می‌داند که ایران بزرگ فرهنگی (و نه سیاسی) می‌نامیم. هاشمی مقدم از شهرهای مهمی همچون هرات، کابل، بامیان، مزارشریف و بلخ دیدن می‌کند و با اشاره‌هایی که در این سفرنامه به تاریخ و فرهنگ و پیشینۀ این سرزمین و نسبت آن با ایران تاریخی-فرهنگی دارد به تحلیل وضعیت معاصر و تاریخی افغانستان نیز توجه می‌کند.

  • Aryana

    خلاصه کتاب: سفر ماجراجویانه یک مرد ایرانی به افغانستان و مشاهده جنبه های مختلف فرهنگی و اجتماعی این کشور
    نظر من: خیلی قشنگه. امیدوارم روزی صلح و آزادی به این کشور همسایه برگرده و بتونیم بخش هایی از ایران فرهنگی رو ببینیم.

    https://taaghche.com/book/29562

  • Mahdi Gohari

    مقدمه کتاب در مورد بررسی علت نگاه نامناسب ایرانیان به افغانستانی‌ها می‌پردازد