گزینه اشعار سیدعلی صالحی by سیدعلی صالحی


گزینه اشعار سیدعلی صالحی
Title : گزینه اشعار سیدعلی صالحی
Author :
Rating :
ISBN : -
ISBN-10 : 9789645881588
Language : Persian
Format Type : Paperback
Number of Pages : 271
Publication : First published January 1, 2004

amazing epub, گزینه اشعار سیدعلی صالحی by سیدعلی صالحی this is very good and becomes the main topic to read, the readers are very takjup and always take inspiration from the contents of the book گزینه اشعار سیدعلی صالحی, essay by سیدعلی صالحی. is now on our website and you can download it by register what are you waiting for? please read and make a refission for you


گزینه اشعار سیدعلی صالحی Reviews


  • صَــــنَــــمْــــ

    من خودم هستم.
    بی‌خود این آینه را روبروی خاطره مگیر
    هیچ اتفاق خاصی رخ نداده است،
    تنها شبی هفت ساله خوابیدم و
    بامدادان هزارساله برخاستم.

    من کتاب شعرو read میزنم و رِیت هم میکنم ولی خب واقعیتش اینه که کتاب شعر هیچوقت تموم نمیشه. چند وقت یه بار یکی از کتابای شعرو برمیدارم و ورق میزنم :))

  • Behzad Sadeghian

    شعرهای سیدعلی صالحی انتخاب خوبیه برای کسی که به زبان عُرف و رایج و عادی در شعر علاقه داره، دنبال مغلق گویی و پیچیدگی و تازه کردن زبان یا قامت کلی شعر نیست و از طرف دیگه دلش هم نمیخواد که چرت و پرت و دلنوشته و آه و ناله رو در قالب شعر به خوردش بدن.

    شعرهای مجموعه های اول کتاب مشخصاً تحت تأثیر شاملو و زبان خاص شاملو هستن اما کم کم سیدعلی صالحی ای که امروز وجود داره پیدا میشه. در موفق ترین حالتها نگاه شاعرانۀ نابی به جهان داره و تعبیرهای تازه ای ارائه میده و ترکیبهایی که از کلمه های در حالت عادی نامربوط میسازه ذهن رو انگار زیر و زبر میکنه. در بهترین حالتها میشه سیدعلی صالحی رو یه شاعر متعهد به زمان و عصر خودش و دردهای زمانش دونست، و در عین حال شاعری متعهد به مفهوم شعر در معنای خاص اون.
    در بدترین حالتهاش - که خیلی کم هست - میاد و زیادی روزمره و درد دل طور میشه.

    بهترین های مجموعه به نظرم شعرهایی بود که از مجموعۀ «دریغا ملا عمر» انتخاب شده بود.

  • ZaRi

    برايم سيگاری بگيران
    من از ماهِ دُرُشتِ گلگون می‌ترسم،
    من اين ساعتِ خسته را
    برای هجرتِ شبانه ... کوک نخواهم کرد.


    چقدر ساده‌ايم ری‌را!
    نه تو، خودم را می‌گويم
    من هنوز فکر می‌کنم سيب به خاطرِ من است
    که از خوابِ درخت می‌افتد.


    در آينه می‌نگرم
    و از چاهی دور
    صدای گريه‌ی گُلی می‌آيد
    که نامش را نمی‌دانم!


    ری‌را ...!
    گفتی برايت
    از آن پرنده‌ی کوچکی
    که تمامِ بهار ... بی‌جُفت زيسته بود، بنويسم!
    باشد ... عزيزِ سال‌های دربه‌دری ...!
    راستش را بخواهی
    بعد از رفتنِ تو
    ديگر کسی به آينه نگفت: - سلام!
    شايع شده است
    اين سالها شايع شده است
    که آن پرنده‌ی کوچک
    روحِ شاعری از قبيله‌ی دريا بود،
    يک شب آوازِ کودکی از بامِ دريا شنيد،
    صبح که برخاستيم
    باد ... بوی گريه‌های سياوش می‌داد،
    و کسی نبود
    و کسی نمی‌دانست
    بر طشت‌های زرينِ گَرسيوَز
    هزار کبوترِ بی‌سر
    شبيهِ ستاره مُرده‌اند!

  • Amir ali

    او من نبود، اما من او بودم،
    او من نبود که بی‌جهت از جهان ... گریزیش باشد
    و تو هم می‌دانستی که دیگر کسی از خوابِ رنگین‌کمان
    به خانه‌ی ما باز نمی‌آید.
    و ما، هی دفاتر یادها را در باد ورق می‌زدیم
    تو خیس گفتگو بودی
    و من تشنه‌ی یک ترانه برای دختری مظنون!
    شاید که آب،‌استخاره‌ی رازی نگفته باشد،
    اما مهم نیست ری‌را.
    وقتی که از شوق حیات ... مرده باشم
    ذات زمان از حضور من آبستن خواهد شد
    بعد هم بارانِ پروانه می‌بارد
    و می‌دانم که خداوندِ خدا از شنیدن آواز کودکی بر بافه‌های باد
    به آن واژه‌ی نامکشوف خواهد گفت
    معنا شو ای شرافت آدمی،
    که سیدِ ما از سلاله‌ی نرگس و ستاره‌ی سامراست.

  • Marzie

    دشوار است ری را
    هرچه بیشتر به رهایی بیندیشی
    گهواره ی جهان کوچکتر از آن میشود
    که نمی دانم چه...!
    راه گریزی نیست،
    تنها دلواپس غریزه ی لبخندم
    سادگی را من از همین غرایز عادی آموخته ام.

  • Bahman Bahman

    زندگی

    کم نیستند کسانی
    که نان غم خستگان می خورند و باز
    طلبکار طعنه خویش اند به گندم بی گناه


    میان ماندن و نماندن
    فاصله تنها یك حرف ساده بود
    از قول من به باران بی امان بگو :
    دل اگر دل باشد ،
    آب از آسیاب علاقه اش نمی افتد.

  • Mahdi

    رو به سمت نور ايستاده‌ام 
    دلم برای تک‌تک شما تنگ است 
    خوب که دقت کنی 
    کوکِ بريده‌ی باد و 
    عطسه‌ی بی‌هنگامِ حباب هم 
    همين را می‌گويند. 


    دلم به جا نيست 
    پايم به راه نمی‌آيد 
    هنوز چيزهای بسياری هست 
    که دوستشان دارم. 

  • sohrab mohajer

    در آغاز
    واژگان گزیده اما شعر های گسسته و پر پر و گاها بسیار سخت خوان !
    از نیمه به بعد اما ....
    ترکیب‌های خوش آهنگ و گوش نواز، صالحی با جادوی زبان شعر می‌کارد و رویا درو می‌کند .